چرا سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در گرداب قانونینشدن دست و پا میزند؟
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۶۲۳۹۲
آنچه ساترا را از منظر حقوقی تثبیت میکند نگارش اساسنامه مستقل و تثیبت جایگاه نظارتی است، اما به دلیل ارتباط مستقیم با سازمان صدا و سیماست موفق به انجام این کار مهم نمیشود.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق -در هفتههای اخیر انتشار سریال دفتریادداشت، انتقادات فراوانی را متوجه ساترا کرده است و عدم پاسخگویی این نهاد در قبال کمعملیهای اخیر دستخوش انتقادات فراوانی شده است و انتشار گزارش اخیر شورای نگهبان که همچنان این نهاد را به صورت مستقل و رسمی نمیشناسد، دامنه انتقادات را نسبت به این نهاد گسترش داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این گزارش با رویکرد ارتقاء و بهبود موقعیت این نهاد برخی اشکالات از حیث عملکرد و نیروی انسانی مستقر در این نهاد مورد ارزیابی قرار گیرد تا روند و جایگاه این نهاد بهبود یابد.
چرا ساترا باید مستقل شود؟
از حیث ساختاری «سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی» نباید به لحاظ ساختار حقوقی و اداری ارتباطی به سازمان صدا و سیما داشته باشد و بتواند استقلال خود را تثبیت کند، چون اغلب مدیران در سازمان «صدا و سیما» هم مسئول هستند و هم مالک؛ و آنچه ساترا را از منظر حقوقی تثبیت میکند نگارش اساسنامه مستقل و تثیبت جایگاه نظارتی است، اما به دلیل ارتباط مستقیم با سازمان صدا و سیماست موفق به انجام این کار مهم نمیشود.
مدیران این نهاد از حیث اساسنامهای و تثبیت شدن جایگاه قانونی مالک نیستند، چون سرمایهای که به تولید محتوا منجر شده متعلق به افرادی خارج از سازمان صدا و سیما است و ساترا نمیتواند مدیریت سرمایه کند.
موضوعی حقوقی که طی ۴ سال اخیر به موقعیت ساترا لطمه وارد کرده این است که جایگاه تنظیمگری خود را فراموش کرده است. معاونت اجتماعی این سازمان به دنبال کنفرانس های توسعه سواد رسانهای است و سایر زیر مجموعههای این نهاد اخیر به دنبال برگزاری نمایشگاه ساترا «رصتا» بودند که از حیث کارکرد هیچ ارتباط به جایگاه تنظیمگری ساترا ندارد.
حتی در خلال برگزاری نمایشگاه رصتا تصمیم داشتند جشن آکادمیکی مشابه جشن دنیای تصویر راه اندازی کنند و به محصولات ترازی که مجوز این نهاد را دریافت کرده جوایزی اعطا کنند و حتی برای برگزاری این جشن مذاکراتی را با مسلم آقاجانزاده انجام دادهاند که به سرانجام نرسید.
اعتراض اخیر رسانه ها به بسیاری از محصولات فیلمنت مثل دفتر یادداشت نشان میدهد رگولاتوری و تنظیمگری از منظر این نهاد دچار عوارض فراوانی شده است.
در حالیکه تمام پیکره تشکیلات اداری ساترا و حتی انتخاب نیروی انسانی بر اساس الزامات و اقتضائات تنظیم آیین نامه ای شکل گرفته است و ساختار این نهاد در این شرایط باید مشغول انجام امورراهبردی و استراتژیک با هدف کلان نیازسنجی جامعه نسبت به آثارسرگرمی و باشد. باید این صورت مسئله را پذیرفت در ایران مثل سراسر کشورهای جهان، تلویزیون مفهوم خود را کاملا از دست داده است و پلتفرمهای آنلاین جایگزین شدهاند.
پلت فرم های داخلی در سطح بین المللی رقبای بسیار جدی دارند مثل نت فیلیکس که به اقرار مسئولان ساترا بیش از ۱۰ میلیون نفر مشترک در این ایران دارد.
در حالیکه جمیع مشترکان پلتفرمهای داخلی از ۵ میلیون نفر تجاوز نمیکند. اینکه شهروندان داخل کشور با وجود فیلترینگ و هزینه دلاری پلتفرمهایی همچون نت فیلکس اپل و آمازون و ... تمایل بیشتری برای دنبال آنان نشان میدهند.
با توجه به روندی که ساترا در پیش گرفته و سویه ضعف بنیادین راهبردی در پلتفرمها که همچنان سیاستهای تولید سینمایی را دنبال میکنند، در چند سال آینده به طور حتم سکوهای بین الملی عرصه حوزه های نمایشی داخلی را فتح خواهند کرد و عملکرد اخیر ساترا نشان میدهد، این نهاد توان برنامه نویسی فرهنگی بر مهمترین درگاههای تولید آثار نمایشی در کشور را ندارد.
این نقصان به ساترا بازمیگردد که همچنان در بررسی و نیازسنجی جامعه، کاملا به شیوههای منسوخ تنظیمگری سازمان سینمایی دردهه هفتاد عمل میکند و مدیران کارمندی این نهادبا مفهوم نوین تنظیمگری تحت عنوان "برنامهریزی برای آینده پلتفرمها" آشنا نیستند.
در واقع ساترا باید بتواند با نیازسنجی سیاسی، اجتماعی فرهنگ و حتی مهمتر اقلیمی، با توجه به گوناگونی اقوام در کشورمان، راهبردها و منافع ملی را در قالب محصولات پلتفرمها به تعادل در حوزه تنظیمگیری برساند.
در حالیکه رقبای قدرتمند بین اللملی حوزه «سبک زندگی» را به عنوان موتیف اشتراکات جهانی برای همسان سازی فرهنگ جهانی دنبال می کنند و به دنبال تنظیم گری جهانی در حوزه مورد اشاره هستند ساترا به عنوان دستاور «مجله کد» را منتشر می کند تا تولید کنندگان سریالها و آثار نمایشی که موفق به اخذ مجوز از این نهاد شدهاند از عملکرد ساترا تمجید کنند. با این ترفندها حاضران در این نهاد، منافع سازمانی خود را به سبک مدیران چهار دهه اخیر صدا و سیما تقویت و صیانت کنند.
ضمن اینکه علی رغم تبلیغات غیرمعمول پرهزینه ساترا مشروعیت ذهنی جامعه هنوز به این نهاد ارتقا نیافته و تثبیت نشده است، چون با توجه به واکنشهای افرادی از داخل مجلس شورای انقلاب اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای نگهبان، مبانی حقوقی این نهاد قانونی نشده و برای متخلفان آئین نامهای جرم انگاری تنظیم نشده است.
همانطور که صدا و سیما طی چهار دهه از ناحیه عدم حضور افراد متخصص صدمه دیده و انتخاب اجزای انسانی این نهاد با الگوی و شیوه کارمندی مرسوم در صدا و سیما انتخاب شده، در روشهای تنظیمگری همان الگوی کارمندی و دلدادگی با پیمانکار حاکم است.
بر اساس اقتضائات بشدت تغییر یافته جامعه، افراد واجد شرایطی بر اساس راهبرد تنظیمگری مدرن در حوزه سکوهای نمایشی، پدیده مدیایی سومین دهه هزار سوم، انتخاب نشدهاند، روال جذب نیروی انسانی بر جلوس روی کرسیهای تنظیمگری همان الگو کلیشهای از کارمندهای جهش یافته سازمان صدا و سیماست.
عموما افراد حاضر در این بر اساس الگوی کارمند محوری مبتنی بر نظام چیده شده در صدا و سیما انتخاب شدهاند و مثل همیشه الگو کارمند معتمد مورد استفاده قرار گرفته است.
دلیل این رویه چیست؟
باید این موضوع را بررسی کرد که در ساختار فعلی ساترا رگهای حیاتی کجاست؟ آیا مدیر عامل و افرادی که در ذیل معاونت های صدا و سیما تعریف شدهاند در این نهاد اهمیت دارد؟
آیا جایگاه معاونت نظارت و ارزشیابی این سازمان از منظر چارت سازمان اهمیت خاص و ویژه ای دارد؟
این جایگاه از درجه اهمیتی چندانی برخودار نیست، در واقع ساختارهایی مشابه سازمان سینمایی با همان دستورالعمل کپی شده که ناظران بازیگر اصلی هستند.
چندی قبل شورای نگهبان در رابطه مصوبه ساترا اعلام کرده بود که «سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) با توجه به روشن نبودن وضعیت اساسنامه سازمان مزبور، ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.» (خبرگزاری فارس)
با اعلام نظر اخیر شورای نگهبان همچنان این پرسش مطرح است که آیا آییننامههای شورای تولید و شورای انتشار در ساترا قانونی شده است؟ آیا این مصوبات به تائید شورای عالی انقلابی فرهنگی رسیده است؟ آیا مجلس شورای اسلامی از طریق کمیسیون این آییننامهها تائید شده است؟
با همه حواشی اخیر شکایت صدا و سیما به نمایندگی از ساترا از فیلیمو، همچون گامهای معلق در ساترا ادامه دارد و مسیر فرآیندهای قانونی توسط این نهاد نظارتی طی نشده و این تلقی وجود دارد تصمیمات شخصی به محوریترین رویکرد ساترا تبدیل شده است.
با این حال ترکیب شوراهای نظارتی ساترا با بررسی جزئیات قابل تحلیل است که مشرق با جزئیات در گزارش بعدی بدان خواهد پرداخت.
منبع: مشرق
کلیدواژه: تحلیل روز طوفان الاقصی قیمت سازمان صدا وسیما شورای نگهبان سازمان تنظیم مقررات صوت شورای عالی انقلاب فرهنگی صداوسیما شورای عالی شورای انتشار سازمان صدا و سیما مجلس شورای اسلامی نمایشگاه ساترا رصتا لایف استایل مجلس شورای انقلاب اسلامی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت سازمان صدا و سیما شورای نگهبان پلت فرم پلت فرم ها تنظیم گری بر اساس شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۶۲۳۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل در گرداب
با توجه به وضع بههم ریخته رژیم صهیونیستی، بهنظر میآید ارتش رژیم برای عملیات حمله به رفح با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند.
به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: در حد فاصل ۲۶ فروردین تا امروز یعنی نزدیک به دو هفته انواعی از رخدادها، رژیم غاصب جنایتکار صهیونیستی را در منگنه قرار داده و منفعل کرده است؛ عملیات سهمگین «وعده صادق»، درگیر شدن مرابطین اسرائیل در منطقه ـ بهطور خاص ترکیه و اردن ـ با پیامدهای همکاری آنان با این رژیم در جریان عملیات وعده صادق، تظاهرات عظیم ضداسرائیلی در دانشگاههای مهم و بزرگ آمریکا و دهها دانشگاه در اروپا و درگیری نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی این کشورها با دانشجویان و اساتید معترض، آماده شدن دادگاه بینالمللی لاهه برای صدور احکام بازداشت برای رهبران سیاسی و نظامی رژیم غاصب به جرم نسلکشی، تشدید درگیریها میان جوانان فلسطینی با نیروهای امنیتی ـ نظامی رژیم غاصب در کرانه باختری، تشدید اختلافات میان اعضای کابینه نظامی اسرائیل، تشدید عملیاتهای تهاجمی حزبالله و تسری آن به عمق ۱۵ کیلومتری رژیم و توسعه اقدامات انصارالله یمن علیه کشتیها و ناوهای مرتبط با رژیم، منظومهای از اقدامات درهمتنیده را علیه اسرائیل پدید آورده که بدون شک در طول تاریخ ننگین آن بیسابقه میباشد در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
۱ـ بعضی شخصیتهای شناختهشده غربی از جمله «جان مرشایمر» ۸ اردیبهشت ماه / ۲۷آوریل در مصاحبه با «پیرز مورگان» گفت این حماقت اسرائیل بود که با حمله به کنسولگری ایران سبب شد ایران احتمالاً به سمت دستیابی به تسلیحات هستهای حرکت کند و من میگویم اگر ایران به تسلیحات هستهای دست یابد، جهان امنتر خواهد شد. این عبارت بدان معناست که رژیم غاصب در بازی جنگ، با وجود برخورداری از شبکهای از مستشاران باتجربه غربی و با وجود پشتگرم بودن به حمایت آنان، عرصه را باخته است و جبهه مقاومت با در اختیار داشتن برگهایی که رو نکرده میتواند اقدامات رقبای کهنهکار را کنترل کند. البته در صحنه اخیر، مواجهه ایران با چند قدرت اتمی، مواجهه از موضع اتمی نبود و این نشان میدهد همین حالا هم موازنه قدرت کلاسیک دستخوش تغییراتی شده است.
۲ـ عملیات وعده صادق صفحه جدیدی در منطقه گشوده است. این صفحه فقط قدرتنمایی ایران نیست، گشودن فصل جدیدی از روابط با دولتهای منطقه نیز میباشد. الان منطقه در برابر دو واقعیت قرار گرفته که خواهناخواه به سمت یکی میل پیدا میکند؛ یک واقعیت این است که دولتهای غربی و بهویژه انگلیس و آمریکا طی دهها سال با سلطه بر کشورهای عرب و غیرعرب منطقه عملاً این کشورها را ضعیف کرده و دست آخر منافع آنان را قربانی رژیم غاصب سرزمینهای عربی ـ اسلامی کرده و امروز این دولتها را در مقابل ملتهایشان هم قرار داده و بنیان آنها را با تهدید داخلی هم مواجه گردانیده است. یک واقعیت دیگر این است که کشوری که طی حدود ۴۰ سال گذشته، در معرض بیشترین تهدید از سوی قدرتهای غربی بوده به آنچنان توانمندیهایی رسیده است که دیگر، قدرتهای غربی حتی به صورت ائتلاف هم قادر به شکست آن نیستند. ایران یک قدرت متجاوز نیست و وجدان عمومی منطقه میگوید دولتی که در طول ۴۵ سال گذشته حتی رفتارهای خصمانه همسایگان را نادیده گرفته، به دنبال تهدید آنان نیست. ضمناً کشورهای منطقه قاعدتاً درک میکنند که نمیتوان در مصاف بین یک کشور اسلامی و قدرتهای غربی، تماشاچی بود. در چنین وضعیتی ایجاد رابطه قوی درون منطقهای و توافقات دو و چندجانبه درون منطقهای میتواند عمق امنیتی درازمدت برای همه ایجاد کند و جلوی هر رخداد امنیتی نامطلوب را بگیرد.
۳ـ راه افتادن موج اعتراضات و تحصنها در دانشگاههای بسیار مهم آمریکا و کشورهای اروپایی و سرایت آن به دانشگاهها در نقاط دیگر دنیا برای موضوعی خارج از مرزهای ملی آنها، یک «پدیده مهم» به حساب میآید. اینکه جمعیتی از یک کشور درباره یک موضوع یا رخداد داخلی به خیابان بیایند، نظیر آنچه در جریان جنبش وال استریت آمریکا یا جنبش جلیقهزردها در فرانسه رخ داد، طبیعی و مسبوق به سابقه است ولی اینکه دانشگاههای یک کشور بهطور نسبتاً یکپارچه برای موضوعی که در مرزهای جغرافیایی و حتی مرزهای نژادی و دینی آنان هم قرار ندارد، برای روزهای متوالی به خیابان بیایند و هزینه اخراج، مشروط شدن، جریمههای مالی، زندان و ضرب و شتم بپردازند، این یک پدیده بسیار مهم است و نشان میدهد میان سیستمهای حکومتی غرب که یهودمحور است و نگرشهای نخبگان حتی در دانشگاههایی که با پول یهودیان و کمپانیهای اسلحهسازی تأسیس و اداره میشوند، شکاف عمیق پدید آمده است. از حیث معرفتی نسل جدید در غرب از حاشیهها به میدانها آمدهاند، پیش از این اعتراضات نهفته «آنتیوارها» که جنبه اجتماعی و سیستمی نداشتند، وجود داشت اما حالا یک جنبش معترض فراگیر در داخل سیستم غرب پدید آمده که میتواند در موضوعات مختلف ورود نموده و تحولات مهمی را در پی داشته باشد. به نظر میرسد دقیقاً به همین دلیل دولتهای آمریکا، انگلیس و فرانسه علیرغم شعارهای آزادی و دموکراسی در مواجهه با این جنبش همه قدرت سخت و نرم خود را بهطور خیلی عریان به صحنه آوردهاند.
این جنبش، دست به نقد یک چالش اساسی برای دولت بایدن میباشد و آن را با مخمصه زیاد مواجه کرده است. حزب دموکرات زمان زیادی ندارد و نشانهای هم از نزدیک بودن زمان پایان جنگ غزه دیده نمیشود. بنابراین اعتراضات در محیطهای نخبگی استمرار مییابد و دوقطبی هواداران اسرائیل و مخالفان اسرائیل کار دست بایدن و حزب دموکرات میدهد.
۴ـ روند تحولات منطقه، دو کشور ترکیه و اردن را به دلیل همکاری با رژیم غاصب و کودککش در جریان عملیات ضداسرائیلی وعده صادق، در وضعیت ضعیف قرار داده است. سخنان توجیهگرانه پیدرپی رجب طیب اردوغان و ملک عبدالله بیانگر مخمصهای است که در آن گرفتار شدهاند. وضعیت منطقه بیانگر آن است که هیچ کشور مسلمانی نمیتواند در منازعهای که یک طرف آن مردم مظلوم غزه، زنان و کودکان شهید، زخمی و آواره فلسطینی هستند، در وضع بیطرفی قرار بگیرد، چه رسد به اینکه مانند دولتهای ترکیه و اردن در کنار رژیم قاتل و علیه فلسطینیها قرار داشته باشند.
طی روزهای پس از عملیات وعده صادق مطبوعات وابسته به رجب طیب اردوغان، ابتدا تلاش کردند تا موضوع را منحرف کرده و با عنوانگذاری جنگ ایران و اسرائیل، همکاری اطلاعاتی با رژیم غاصب را لاپوشانی کنند، اما این چیزی نبود که پذیرفته شود لذا اردوغان مدعی شد «هیچ نوع همکاری اطلاعاتی میان پایگاه «کوراچیک» و رژیم صهیونیستی رخ نداده و این پایگاه بهطور معمول به تبادل اطلاعات با شرکای خود ـ آمریکا، فرانسه و انگلیس ـ پرداخته است» و حال آنکه میداند در شب عملیات وعده صادق، این سه کشور برای دفاع از اسرائیل «حلقه آتش» تشکیل داده و رسماً به جنگ پهپادها و موشکهای ایران آمدند.
ملک عبدالله هم برای فراز از ننگی که به بار آورده مدعی شد «جنگ غزه به میدان انتقام ایران و اسرائیل تبدیل شده و ما ـ عربها ـ قربانی این جنگ نخواهیم شد» و حال آنکه به خوبی میداند فلسطینیها اولین کسانی بودند که از عملیات ایران احساس راحتی و پیروزی کردند. قدر مسلم هم دولت اردوغان در ترکیه و هم دولت عبدالله در اردن پاسخ خیانت خود به مسلمانان را نه از طرف ایران بلکه از سوی ملتهای خود خواهند دید.
با کمال تأسف باید گفت بعضی دولتها در منطقه علیرغم لطمههایی که غرب طی دهها سال به استقلال و حیثیت آنان زده است، حتی در مصاف میان یک کشور اسلامی و غرب، خود را بخشی از جبهه غرب به حساب آورده و زمین و امکانات کشور خود را برای شکست دادن طرف مسلمان در اختیار رژیم غاصب قرار دادهاند و جالب این است که بعضی از آنها پشت نقاب اسلامگرایی پنهان شدهاند.
۵ـ ارتش رژیم غاصب صهیونیستی هفتههاست برای حمله به غزه گارد گرفته و علیرغم آنکه اعلام کرده طرح آمادهای برای حمله گسترده به رفح دارد، این حمله صورت نگرفته است. با توجه به وضع بههم ریخته رژیم، بهنظر میآید ارتش برای عملیات با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند. خود این موضوع در کنار از سرگیری شلیک موشکها از منطقه شمالی غزه و تأکید حماس بر شروط خود در مذاکرات سیاسی؛ وضع رژیم را نشان میدهد.